کد مطلب:109008 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:118

خطبه 086-موعظه یاران












[صفحه 87]

خطبه المصباح ای بندگان خدا به راستی از دوستترین بندگان خدا به سوی او بنده ایست یاری داد (غالب ساخت) او را خداوند بر نفس او پس لباس زیرین قرار داد اندوه را و لباس ظاهری قرار داد ترس را پس روشن شد چراغ هدایت در دل او و مهیا كرد مهمانی را برای روز خود كه فرودآینده است به او و نزدیك گردانید بر نفس خود دور را و آسان گردانید سخت را نگریست و بینا شد و یاد كرد پس زیاد نمود و سیراب شد از آب شیرین گوارا آسان شده برای او جاهای ورود آن پس آشامید اول بار رفت در راه راست هموار كه بركنده جامه های شهوتها را و تهی شده از همه غمها مگر یك غم منحصر كرد به آن پس بیرون آمد از صفت كوری و شركت و معاشرت با اهل هوای نفس و برگشت از كلیدهای درهای هدایت و از آلتهای بستن درهای هلاكت كه دید راه خود را و پیمود راه خود را و شناخت نشانه خود را و عبور كرد آبهای انبوه فروگیرنده را و چنگ زد از دست آویزها به محكمترین آنها و از كوهها به استوارترین آنها پس او از یقین بر مثال نور آفتاب است كه نصب كرده نفس خود را برای خداوند پاك در بلندترین كارها از بازگردانیدن هر سوالیكه وارد شود بر او و بازگردانیدن هر فرع به سوی اصل خود چراغ تاریكیهاس

ت كشف كننده امرهای مشتبه ست كلید بسته هاست رفع كننده مشكلاتست رهنمای بیابانهاست می گوید و می فهماند و ساكت می شود سالم می ماند به تحقیق خالص نمود عبادت را برای خدا پس خالص نمود او را خداوند برای خود او از معدنهای دین او و كوههای زمین اوست كه لازم گردانیده بر نفس خود عدالت را پس بود اول عدالت او دور كردن هوای نفس از خود تعریف می كند حق را و عمل می كند به آن وانمی گذارد برای خیر پایانی مگر قصد می كند آن را و نه جای گمان خیری مگر آهنگ می كند آن را سپرده به كتاب عنان خود را پس او پیشرو آن و پیشوای اوست فرودمی آید هر جا كه فرودآمد بار گران آن و جا می گیرد هر جا كه بود جایگاه آن

[صفحه 88]

و دیگری كه خود را عالم نامید و نیست عالم فراگرفته نادانیهائی از نادانانی و گمراهیهائی از گمراهانی و گسترده است برای مردم وامهائی از وامهای فریب و گفتار دروغ حمل كرده كتاب را بر اندیشه های باطل خود و برگردانده حق را بر خواهشهای خود ایمن می گرداند مردم را از گناهان بزرگ و آسان می گرداند گناهان بزرگ را می گوید می ایستم نزد شبهه ها و در آنها واقع شده و می گوید كناره گیری می كنم از بدعتها و در میان آنها خوابیده پس صورت صورت انسانست و دل دل حیوان است نمی شناسد درب هدایت را تا پیروی كند آن را و نه درب كوری را تا بازایستد از آن این مرده زنده هاست پس كجا می روید و كجا بازگردانیده می شوید و حال آنكه نشانه های هدایت بر پاست و نشانه ها روشن است و نشانه راه یابی نصب شده پس به كجا بیت پیامبر شما و آنان زمامهای حقند و نشانه های دینند و زبانهای راستند فرودآورید ایشان را به نیكوترین جاهای قرآن (آنها را مانند قرآن نگهدارید) و وارد شوید بر ایشان مانند وارد شدن شتر تشنه ای مردم فراگیرید روایت را از خاتم پیامبران درود فرستد خداوند بر او و اهل بیت او به راستی می میرد آن كس كه مرد از ما و نیست مرده و می پوسد آن كس كه پ

وسد از ما و نیست پوسیده پس نگوئید آنچه را كه نمی شناسید زیرا بیشتر حق در آن چیز است كه ناخوش دارید و معذور دارید آن كس را كه حجتی نیست شما را بر او و منم او آیا عمل نكردم در میان شما به بار گرانتر و آیا نگذاشتم در میان شما بار گران كوچكتر را و نصب كردم در میان شما پرچم ایمان را و آگاه ساختم شما را بر حدها و مراتب حلال و حرام و پوشانیدم به شما لباس عافیت را از عدالت خودم و گسترانیدم برای شما امر مشروع را از گفتارم و كردارم و بنمودم به شما پسندیده های خلقهای نیك را از نفس خودم پس به كار نبرید اندیشه را در آنچه درك نمی كند ریشه آن را دیده بینا و با كوشش نمی تواند نفوذ كند به سوی آن اندیشه

[صفحه 89]

تا گمان برد گمان كننده بر اینكه دنیا بسته شده است بر بنی امیه می دهد به آنها خیر خود را و وارد می كند آنها را به آب صاف خود و برداشته نمی شود از این امت تازیانه آنها و نه شمشیر آنها و دروغ گفت گمان برنده بر این بلكه مانند چشیدن آب اندكی است از لذت زندگانی می چشند آن را زمانی سپس می اندازد آن را یكجا تماما


صفحه 87، 88، 89.